Thursday, March 13, 2008
Quotesً

جمله قصار اول) روز اولی که رسیدم، تو فرودگاه موبایلم رو روشن کردم و فهمیدم چند تا پیام صوتی دارم که تو این مدتی که نبودم برام گذاشته بودن ملت. یکیش این بود:

سلام... اممم. من مارکم. مرسی به خاطر رقص دیشب!! زنگ زدم بگم به من خیلی خوش گذشت و گفتم زنگ بزنم ببینم اگه خواستی بازم همدیگه رو ببینیم و یه قراری بذاریم بریم بیرون!!!

دارید که جریانو! طرف کلی زحمت کشیده مخ دختره رو تو کلاب (احتمالن) زده، بعد شماره که خواسته بگیره دختره برداشته شماره عوضی داده بهش.

جمله قصار دوم) امروز رو شیشه یه مغازه یه نوشته جالب تبلیغاتی دیدم:
هر کسی این حرف رو زده که پول شادی نمیاره، بلد نبوده کجا خرید کنه.

جمله قصار سوم) من نمیدونم بعضی از ملل غیر انگلیسی زبان چطور تو کشور انگلیسی زبان کار و زندگی میکنن. هر روز با آدمایی برخورد میکنم که با بدبختی میتونن یه جمله نصفه نیمه انگلیسی ردیف کنن و تازه چندین سال هم هست که دارن اینجا زندگی میکنن.

حالا این آسیایی و چینی و اروپایی و هندی هم نداره. کلن خیلی‌ها فقط با گروه خودشون رفت و آمد میکنن و فقط به زبون خودشون حرف میزنن. طرف چینیه، صبح پامیشه با هم خونه‌ای های چینیش خدافظی میکنه میاد دانشگاه با استاد چینیش حرف میزنه و روزنامه چینیش رو وقت استراحت باز میکنه و گوگل هم که میره به جای گوگل نوشته 公司.


حالا آلمانی‌ها و سوئدی‌ها! آدم فکر میکنه داره دوسلدورف زندگی میکنه بسکه ملت با همدیگه آلمانی حرف میزنن. بعد که میخوای باهاشون دو کلمه حرف بزنی میبینی دو تا جمله انگلیسی هم نمیتونه ردیف کنه.

در هر حال... جمله قصار سومی مال این دختر نروژیه است که باهاش این ترم همگروهیم. دو ساله که بریزبنه و درس خونده و ترم آخره ولی زبانش افتضاحه. برگشته میگه:

ببخشید... اممم. شوما از کشور .... اممم.... جنوبی... آفر.... نه نه ... اممم آمریکای جنوبی هستید؟


به مرگ خودم آمریکا و آفریقا تو همه زبونا یه اسم دارن