Thursday, February 28, 2008
Jeans

پیش از مطلب) این اولین مطلب تو این پرشین بلاگ جدیده. خیلی باحال شده، فقط حیف که هیچیش کار نمیکنه درست حسابی و فعلن قاطی پاتیه. حالا ممکنه ظاهر وبلاگ عوض نشه آخر سر ولی این تو (مدیریت کاربر) خیلی باحال شده. اینم از اولین پست.

حالا جدا از ظاهرش، هنوز چون خیلی ایراد داره خیلی جاها که کلیک میکنی پیغام خطا میده و جالبیش اینه که یه پیغام خیلی شیک عذرخواهی گذاشتن که ببخشید به خاطر این خطا ها. ولی یه چیز خیلی خوب که داره اینه که وقتی داری مطلب رو مینویسی هر چند دقیقه یک بار سیو میکنه تو پیش نویس که یه وقت یه اتفاقی افتاد همه مطلبت نره. این یکی دیگه خیلی جدیده. دستشون درد نکنه.

خود مطلب) وقتی داشتم برمیگشتم، تصمیم گرفتم یه روز پاشم برم خرید، سوغاتی بخرم مثلن برای کسایی که قراره ببینمشون. منم که نه حوصله خرید دارم نه حوصله گشتن و نه حوصله فکر کردن به اینکه چی باید خرید، و تازه تو این جریان هی چیزایی میدیم که خودم دلم میخواست، آخرش برای خودم یه سری لباس خریدم با دو تا شلوار جین. حالا خوبه عقلم رسید و جفتشون رو یه سایز بزرگتر گرفتم.

اونجا که بودم هی سایز چیزایی که میخریدم، در رابطه مستقیم با تابع سینوسی زمان بود با شروع از نقطه اوج. یعنی دو سه ماه اول که تازه جا به جا شده بودم هی این سایزه کوچیک و کوچیک تر میشد و خرید هام شده بود کمربند و کش شلوار تا زمانی که قسمت بستنی و شکلات فروشگاه دم خونمون رو پیدا کردم و دوباره سایزه داشت میومد بالا!

خلاصه، خوب شد همون جا عقلم رسید و اینا رو گرفتم، چون هیچ کدوم از لباس هایی که اون اولا خریدم اندازه ام نیستن و برام همین دو تا شلوار گشاد مونده که الان کامل فیت شدن! حالا هفته دیگه دارم برمیگردم دیار غربت و دوباره همین برنامه رو دارم انگار...

پس مطلب) داره برف میاد. فکر نکنم هرگز از دیدن و تماشای بارش برف سیر بشم.