من خیلی باحالم... نه جدن. امروز نشستم خونه مثلا درس بخونم، درسه هم قربونش برم، شکر خدا، مزخرف، چرند، چرت، تا ده قیقه درس میخونم حواسم پرت میشه به facebook و بالاترین و ... خنگم دیگه. فکر کردم چون باید درس بخونم همین که بشینم پای کامپیوتر یعنی درس خوندن. نتیجه اینکه دیگه تو facebook فکر کنم چیزی نمونده که امتحانش نکرده باشم. هر چند یه دور هم جزوه رو زحمت کشیدم خوندم.
من گفتم درسهای اینجا خوبه و چرند درس نمیدن و به درد میخوره و داریم چیز یاد میگیریم و اینا؟ غلط کردم. یا نمیدونم وقعا خوبه تا وقتی که سر کلاس میری و تمرینش رو حل میکنی ولی درس خوندن برای امتحان متنفرت میکنه از کل قضیه.
فعلا که فکرم به امتحانهای دو هفته آینده است و تا دیروز که فکر میکردم که آب خوردنه و کاری نداره و نمره عالی میارم از همشون، دارم کم کم نگرانشون میشم. حالا جالبه الان همون دورانیه که آدم میشینه تو اتاق و پشت میز که درس بخونه و فکر میکنه که اگه امتحان نداشت چه کارها که نمیکرد. فکر کنم بد نیست الان که رو این مودم بشینم لیست کنم که چه کارهایی رو دلم میخواد بکنم و به خاطر درس خوندن (!) نمیکنم و بعد از امتحانا نمونم که خب حالا چی...