Sunday, September 02, 2007
Riverfire 2007

آتیش بازی دیشب معرکه بود... بعد از نمایش هواپیما‌ها آتیش بازی شروع شد و تا یکساعت ادامه داشت. شانس آوردیم یه جا نزدیک یکی از محل‌های اصلی آتیش بازی گیرمون اومد. از همه جای شهر فقط آدم میدید که داشتن میومدن طرف South bank و کنار رودخونه خیلی‌ها بساط پهن کرده بودن و بلندگو‌ها هم موسیقی پخش میکردن.

رادیو اعلام کرد که چند زوج هم اومدن و میخوان کنار رودخونه عروسی کنن، که بعدن که خواستن عکس‌های عروسیشون رو نشون بدن بتونن ادعا کنن که این آتیش بازی‌ها برای عروسی اونا بوده.

ما چون سال اولی بود که این برنامه رو میدیدیم همینطوری خیلی شیک دیر پاشدیم رفتیم و بعد که رسیدیم فهمیدیم باید زود میرفتیم که جا بگیریم. ملت با خودشون صندلی و زیر انداز و کلی خوراکی آورده بودن. مام زنگ زدیم به یکی از بچه‌ها که هنوز نرسیده بود بهش زنگ زدیم که سر راه خوراکی بگیره بیاره چون صف‌های خوراکی فروشی غلغله بود.

برای اجرای برنامه آهنگ‌های مختلف رو میکس کرده بودن و آتیش بازی هم کاملن هماهنگ با ریتم و نوع موسیقی بود. مثلن وقتی آهنگ هاللویا پخش میشد یه آبشاری از نور زیر پل درست شد یا سر آهنگ Accidentaly in Love قلب‌های قرمز تو آسمون درست میشد. سه تا آهنگ از Pink پخش کردن و یه آهنگ از Evanescence. و کلی آهنگ دیگه.

اول و آخر آتیش بازی دو تا جت F11 نیروی هوایی با سوختشون تو آسمون رد آتش درست کردن. مثل اینکه این برنامه همیشگی نیست و ما شانس آوردیم که امسال این کارو کردن. آخر برنامه هم که همه چی تموم شد بصورت زنده با یکی از خلبان‌ها حرف زدن و آخر حرفاش به دوست دخترش پیشنهاد ازدواج داد و دختره هم گفت : Yes!!! of course

پی نوشت ۱: کلی ها با دوربین و لنز‌های خفن اومده بودن عکس بگیرن. منم خوب چون دوربین نداشتم فقط از نمایش لذت بردم و الان دارم فیلم‌ها و عکس‌ها رو از یوتیوب و فلیکر نگاه میکنم. فقط الان که میخوام عکس بذارم دارم رسمن دزدی میکنم ولی خب چاره دیگه‌ای هم نیست. فلیکر تو ایران فیلتره. اینم لینک آرشیو عکس‌های دیشب تو فلیکر. دوستم تمام برنامه رو با دوربینش ضبط کرد، حالا هر وقت ازش گرفتم تو سه تا تیکه میذارم اینجا، غیر دزدی!

پی نوشت ۲: دیشب ما شانس اوردیم یه جا پیدا کردیم که درست کنار یکی از قایق‌های محل پرتاب بود و این شکل‌ها درست بالا سرمون درست میشد به علاوه اینکه کنارمون هم پل بود. لعنتی وسطای برنامه که موسیقی داشت با صدای بلند پخش میشد و این اتیش بازی ها هم با اوج و فرود‌های آهنگ هماهنگ بودن همش یاد کسایی بودم که دوست داشتم کنارم باشن. آخر برنامه هم که آهنگ Evanescence گذاشتن و دیگه رو ابرا بودم.

پی نوشت ۳: همچین حال میکنم به هر بهانه‌ای ملت رو شاد میکنن. مناسبت این آتیش بازی هم شروع همین فستیوال رودخونه بود. فکر کنم برنامه آتیش بازی بعدی سر سال نو باشه (که گویا چون بریزبن شرقی ترین نقطه دنیای متمدنه یکی از اولین جاهاییه که سالال توش نو میشه!) دیگه اینجا ته خارجه‌ها...

Labels: ,