Friday, July 27, 2007
ّIT with Tea
چند روز پیش دکتر کمبل وب اومده بود دانشکده و چند تا سخنرانی داشت. قضیه این آقاهه خیلی جالبه. ایشون یکی از فارغ التحصیل های دانشگاه خودمونه که الان داره برای اوراکل کار میکنه (حدود سیزده چهارده ساله) و جالبه که هنوز چهل سالش هم نشده.



البته سمینار ها رو که من نرفتم ولی یه برنامه داشت برای گفتگو با دانشجو ها (کلن بیست نفر هم نیومده بودن) که دور هم بشینیم به صرف چای و شیرینی و سوالی چیزی اگه داریم بپرسیم. حالا من هنوز دو تا کلاس رفتم و از آی تی هم چت کردن بلتم پاشدم رفتم ببینم چه خبره. البته چه خوبم شد که رفتم چون کلی اطلاعات خوب میشد گرفت و کلی حسرت خورد به زندگی خارجی ها که بماند...

این آقا از قرار روابط نزدیکی هم با Larry Ellison داره و مثلن یکی دوبار رفته خونش و گاهی تلفنی حرف میزنن. Larry Ellison هم که صاحب شرکته و کمبل میگفت که هر هفته میرن با Steve Jobs تنیس بازی میکنن و تازه خود همین آقای وب، آی فون هم داشت و خلاصه تو دنیای آی تی برای خودش ادم مشهوریه انگار.

ازش درباره کارایی که تو دنیای آی تی مورد تقاضاس پرسیدیم و کلی حرف زد درمورد اینکه معمولن تو پیدا کردن نیرو ها دنبال چی هستن. جالبه که این آقا لیسانس حسابداری داره و بعدن رفته سراغ آی تی. (هر چند خودش میگفت که لیسانسش به هیچ دردش نخورده تا حالا)

یکی دیگه هم که داشت همزمان هنر و آی تی میخوند درباره خودش پرسید و اینجا بود که آقا iPhone ش رو رو کرد و گفت ببین اینو، قبلن هیچ کس همچین چیزی نساخته بود. کار شماهاس طراحی اینا. .

خلاصه تجربه خیلی جالبی بود و کلی امیدوار شدم به رشته ای که دارم میخونم.

پی نوشت: هنوز به سیستم اینا هم عادت نکردم که همدیگه رو به اسم کوچیک صدا میکنن و انگار پسر خاله اند. طرف کله گنده و آدم حسابی و کلی مشهور میاد میگه به من بگین دیوید!

یا مثلن اون روز از یکی یه چیزی پرسیدم و یک ساعت پاشد اومده به من کمک کرده و کارمو راه انداخته و بعدن فهمیدم که طرف رئیس بوده و اگه ایران بود عمرن قیافه اش رو میتونستی ببینی. خلاصه سیستم باحالی دارن.

Labels:

2 Comments:
Blogger Neda said...
چه تصادفی اتفاقا ما هم تو دانشگاهمون (این دانشگاه مون رو با تاکید بخون!) استادامون رو بهمن جون و حسن جون و بیژن جون و قس علیهذا صدا می کنیم.) دیگه نیدونم تو دانشگاه شما اوضاع چه جوری بوده!

Blogger Neda said...
دعوتت کردم به فراخوان "همبستگی بزرگ وبلاگ نویسان با دانشجویان در بند" :)