Tuesday, January 23, 2007
Feng Shui
اولین بار که کلمه «فنگ شویی» به گوشم خورد، فکر کردم یه کلمه فارسیه. یعنی مثلن شستن یه چیزی. فنگ هم نفهمیدم چیه! ولی خب، ایده جالبی به نظر میرسید، خالی کردن اطراف‌مون از آت اشغال‌ها و هر چیزی که به آدم انرژی منفی میده. «...يکی از مهمترين توصيه های فنگ شويی بيرون کردن انباشتگی ها از محل کار و زندگی مان است. به اطراف خود دقت کنيد و ببينيد چقدر چيزهای غير ضروری داريد...»
امروز فهمیدم که فنگ شویی یه کلمه چینیه، به معنی «باد و آب». یعنی اون شویی، میشه آب! که همچین بی ارتباط هم نیست با شستن!

تعریف دقیق این فن باستانی چینی که فانگ شویای باید تلفظ بشه، تو ویکی پدیا هست. فانگ شوای، یک فن باستانی چینی برای قرار دادن و مرتب کردن اشیا و مدیریت فضا، برای رسیدن به یک هارمونی و هماهنگی بین انسان و محیطه. در حقیقت این فن، چیزی بیش از یک روش دکوراسیون به آدم یاد میده. و یک تجربه فلسفی، عرفانی، ریاضی ( نه تو رو خدا)، هنری و ماوراییه. با انرژی‌های مثبت و منفی سر و کار داره و اینکه هر شی میتونه چقدر انرژی مثبت و چه چیزهایی چقدر انرژی منفی به آدم میرسونند.
فانگ شویای رو به صورت آب و باد ترجمه کرده اند. اینها دو منبع «کی (Qi)» هستند! از اونجایی که زندگی در هوا و آب جریان داره، میگویند «کی» انرژی حیاته که بین دو محیط در جریانه. هدف فانگ شوای شیوه‌هایی برای قرار دادن و پیدا کردن مکان مناسب خونه، دارایی‌ها، زمین و چشم اندازه برای هنگاهنگی هر چه بیشتر با جریان انرژی «کی».
هنوز خیلی نمیدونم درباره‌اش ولی همین‌ها هم به نظر جالب میاد، مخصوصن چند مقاله و وبلاگ فارسی که دیدم، بیشتر تشویقم کرد که در این رابطه تحقیق کنم. یکی که این مقاله سلامت نیوزه درباره «توصیه‌های کوتاه و جذاب فنگ شویی درباره خواب راحت». این هم چند تا وبلاگ در این رابطه (+ و + و +). اینهم یک گروه تو یاهو. کتاب‌هایی هم درباره فنگ شویی به فارسی ترجمه و چاپ شده. اینم لیست کتاب‌ها. مقاله ویکی پدیا هم که دیگه کامل ترین مرجعه.

البته این فنگ شویی (که فعلن خیلی درباره‌اش نمیدونم) فکر میکنم چیزی خیلی بیشتر از طراحی دکوراسیون داخلی باشه که این وبلاگ‌ها بهش گیر داده‌اند. یه تجربه روحی و جسمی. که همونقدر که مادیه، معنوی و ذهنی و درونی هم هست. البته نمیدونم. حدس میزنم. اینم چند تا نکته از فنگ شویی...
...فنگ شويی به ما ياد می دهد تا ارزش هرچيزی که داريم را درک کنيم. جمع کردن چيزهای بدرد نخور در اطراف ما باعث می شود تا عادت کنيم کم کم افراد بدرنخور، روابط آزاردهنده، دوستان مزاحم و شرکای ناسازگار را در زندگی بدور خودماتن جمع کنيم. سنت پسنديده خانه تکانی برای ما ايرانی ها ياد آور همين است که ياد بگيريم آشغال جمع نکنيم...
...هرگونه بي‌نظمي و درهم‌برهمي يا نگهداري انبوهي از اشياي غيرلازم و مواد زايد مانع جريان نرم و هموار و آزادانه‌ی انرژي پيرامون فضا شده و در زندگي ساكنان آن مكان اغتشاش و گرفتگي ايجاد مي‌كند... (این منم!)
...فضاي ذهن و محيط اطراف ما محدود است و نبايد آن را با زباله پر كنيم ...
پی نوشت: البته انگار رسم خونه تکونی ایرانی‌ها هم همینه. منتها، خب مثل خیلی از رسوم دیگه فلسفه‌اش فراموش شده و فقط کار فیزیکی و دردسرش مونده. در واقع وقتی درست فکر میکنیم میبینیم خیلی از این کارها رو خودمون میکنیم، بدون اینکه نه این فن رو بلد باشیم یا اسم فنگ شویی به گوشمون خورده باشه! مثلن من بیچاره، پارسال زمستون میخواستم فنگ اتاقم رو بشورم! دیوارشو رنگ کنم و یه سری آت آشغال‌ها رو بریزم دور. منتها فکر کردم من که حداکثر میخوام سه چهار ماه دیگه اینجا باشم. نمی‌ارزه. حالام همینطور. اصلن بدی زندگی الان من اینه که رو هوام.

Labels:

1 Comments:
Anonymous Anonymous said...
too khoozestan be "Tileh" migan "Feng"... :-"