فکر کنم اگه چیزی به اسم ارگاسم روحی وجود داشته باشه، آدم اینو تو کنسرت مدونا تجربه میکنه. کنسرت مدونا، به خصوص این تور جهانی اخیرش «اعترافات در پیست رقص (Confessions on a Dance Floor)» چیزیه که راحت میشه ازش معیاری درست کرد برای مفید بودن زندگی یا نبودنش. اگه نبینید، زندگیتون بر فنا! کلش.
میدونستم این تور جهانی مدونا چیز فوقالعاده ای شده. اما نمیدونستم چقدر، تا اینکه بالاخره دیدمش. مدونا تورش رو در لوس آنجلس شروع کرد و تا آخرین روز که در ۲۱ سپتامبر در توکیو برگزار شد، نزدیک یک و نیم میلیون نفر به دیدن اجراهاش رفتند، و حدود دویست و شصت میلیون دلار بلیت فروخته شد. فیلم اجرای لندن، که قراره بعدن به صورت دی وی دی به بازار عرضه بشه در ماه نوامبر از شبکه NBC آمریکا پخش شد. البته چند تا از آهنگها به علاوه به صلیب کشیده شدن مدونا هم در این نسخه تلویزیونی نبود. البته به دلیل تلویزیونی بودن این فیلم، این نسخه خیلی پاستوریزه از آب درومده و سانسور زیاد داره (!) و البته این همونیه که من دارم و دیدم.
اول اجرای برنامه مدونا با یه لحن مرموز میگه «... میخوام برات داستان بگم، زندگیتو فراموش کن، همه مشکلاتو فراموش کن، حکومت، دولت، پول، ... با من بیا، بیا...» و البته چه شروعی برای تور این آلبوم غیر از این تصور میشد که مدونا از وسط یه توپ دیسکو بیرون بیاد؟
بیشتر آهنگهای آلبوم «اعترافات» اجرا میشه، غیر از یه سری آهنگ معروف دیگه، مثل «پرتو نور (Ray of Light)»، «ایسلای زیبا(La Isla Bonita)»، «موسیقی (Music)» و چیزهای دیگه که البته برای هماهنگی با سبک این آلبوم اخیر دوباره میکس
شدهاند.
طراحی صحنه و ترکیب سنهای مختلف اجرا فوقالعاده است. به علاوه تمام وسایل و اکسسوار صحنه که توسط رقاصان و مدونا استفاده میشن. همه به جا، خلاصه، مختصر و مفید. طراحی لباسها هم که تعریف نداره. کاملن متناسب تکههای مختلف نمایش بزرگ.
طراحی رقص، دیوانه کننده است. رقاصها از اینسو و آن سو تماشاگران رو احاطه میکنند و گاهی هم بین مردم میرن. تمام پرشهای عجیب و محیر العقول موزیک ویديو های مدونا در این نمایش هم اجرا میشه. به خصوص در آهنگ «پرش (Jump)». شخصن رقص اون دختره تو قفس، زمان اجرای آهنگ «اسحاق (Isaak)» دیوانهام میکنه. قبل از آهنگ «Live to Tell» هم سه رقص انفرادی عالی داریم. صحنهای هم هست در بین اجرای آهنگ «عشق ممنوع». به علاوه تمام رقصهای عالی اجراهای دیگه. و در تمام این مدت ملکه تمام عیار صحنه خود مدوناست. چه وقتی صحنه پره از رقاص و نور، چه تنها خودشه و مردم.
مدونا در حال اجرای Forbidden Love
فکر کنم مدونا لذت خاصی از شکنجه خشکه مقدسها میبره. اون از مصلوب کردن خودش وسط برنامه، با وجود تمام اعتراضهایی که لهش شده بود. اونم از اجرای آهنگ «اسحاق (Isaak)». قضیه این آهنگ هم اینه که حتا قبل از اینکه آلبوم «اعترافات» بیرون بیاد چندین خاخام یهودی به مدونا اعتراض کرده بودند که نباید چیزی درباره اسحاق (که یک قدیس در دین یهوده) تو آلبومش بذاره. به این دلیل که چیزهای مقدس رو نمیشه برای کارهای تجاری استفاده کرد. مدونا هم به ندای اونا لبیک گفت و نه تنها این آهنگ رو تو آلبوم گذاشت بلکه بهترین قسمت شو رو به آهنگ «اسحاق» اختصاص داد.
یه آلبوم عالی، یه تور موفق و یه دنیا طرفدار. مدونا در سن پنجاه سالگی، در حالی که فقط چند ماه قبلش، به دلیل سقوط از اسب کلی از استخونهای بدنش خورد شده بود (عکسهایی از رادیوگرافی استخوانهای شکسته مدونا موقع یکی از رقصها پشت سرش نمایش داده میشه) نمایشی خیره کننده رو اجرا میکنه. زنده باد ملکه.
یه سری آمار جالب از تور جهانی «اعترافات».
کنسرتهای لوس آنجلس، نیویورک، لندن و پاریس برای یک روز برنامه ریزی شده بودند، به دلیل اینکه تنها چند دقیقه پس از شروع فروش بلیط، بلیطها تموم شد اجرایهای دیگه هم در اون شهر ها برنامه ریزی شد.
بلیطهای لندن در عرض ده دقیقه فروش رفت. بلیطهای اجرای پاریس پانزده دقیقه بعد از شروع فرشو بلیط تمام شد. در کانادا استقابل کمتر بود و پس از چهل دقیقه بلیطها تمام شد. در حالی که در ژاپن این زمان فقط پنج دقیقه بود!!! (منبع
+)
گرون ترین بلیط فروخته شده برای ردیف جلو در اجرای میامی بود، مبلغ هم البته ناچیزه حدود چهار هزار دلار!
دیگه عرضم به خدمتتون که، در این اجرا ۲۶ نفر مدونا رو همراهی میکردن که ۲۲ نفرشون رقاص بودهاند.
صحنهای که مدونا روش برنامه اجرا میکنه حدود ۴۵۰ متر مربعه، که استاندارد اجرای کنسرتها چیزی حدود ۲۰۰ متر مربعه.
برای این اجرا، حدود ۱۰۰۰ ساعت تمرین انجام شده بود. (
+)
به علاوه چیزهای هیجان انیگز دیگه ای که این تور رو تبدیل کردند به «پر سودترین کنسرت یک خواننده زن در طول تاریخ» (رکورد قبلی مال شر بوده، که مبلغ نزدیک به اینو در اجراهاش در طول سالهای ۲۰۰۲. تا ۲۰۰۵ بدست آورده) (منبع
+). بهتون بگم، هر یک سنتش حقش بوده. نوش جانش.
Long Live the Queen
پی نوشت: الان چند وقته که میخوام دربارهاش بنویسم. منتها نمیشد. نمیتونستم. غیر از جو گیری شدید و کف زدگی و چیزای دیگه، نوشتن درباره همچین چیزی، و چنین تجربه روحی و جسمی و مرگی خیلی کار سختیه. حتا دیدن عکسهاشم کافی نیست. باید فیلم رو دید. باید اونجا میبود. خلاصه همین شد که انگار نوشتن دربارهاش طلسم شده بود. راحت شدم بالاخره. حالا شاید بشه زندگی رو ادامه داد!
Labels: Madonna, Music